Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین جمشید هاشم‌پور با اشاره به این که در سال‌های اخیر هیچ فیلم اکشن ایرانی را ندیده که در رقابت با نمونه های خارجی برجسته باشند، اظهار کرد: بیننده های امروز اکشن های ما را نمی پذیرند چون این اکشن ها فاقد آن ظریف کاری هایی است که قبلا انجام می شد.

وی  بیان کرد: باید بپذیریم بیننده های امروز دیگر آن بیننده های قبلی نیستند و ذوق و سلیقه شان عوض شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در سال‌های گذشته برای هیچ پروژه اکشنی دعوت نشده ام و البته که اگر کاری باشد و بپسندم حتما حضور پیدا می کنم.

جمشید هاشم پور در فیلم سینمایی «روز ششم» (حجت قاسم‌زاده اصل ۱۳۹۹)

هاشم پور گفت: به لحاظ جسمی توان کار دارم اگر فضا، عوامل، فیلمنامه مناسب باشد.

بازیگر فیلم سینمایی باشگاه سری (جمال شورجه ۱۳۷۷) در پاسخ به این پرسش که آیا همچنان تمرینات ورزشی را ادامه می دهد، اظهار داشت: ورزش باید جزو زندگی روزمره همه آدم ها باشد و این نظر من است. به همین خاطر هنوز هم ورزش می کنم؛ البته این ورزش بستگی به توانم دارد و روزانه بیش از نیم ساعت ورزش می کنم.

جمشید هاشم پور در فیلم سینمایی «یاران» (ناصر مهدی‌پور ۱۳۷۲)

بازیگر فیلم سینمایی مادر (علی حاتمی ۱۳۶۸) در پاسخ به این پرسش که اگر اکشن های ایرانی مورد پذیرش مخاطبان نیست چرا همچنان اقبالی به بازیگرانی مانند وی و زوج هنری سال های دور ایشان رضا صفایی‌پور ملقب به طوفان وجود دارد، گفت: این ابراز علاقه ها به آن فیلم ها و سینما کاذب است چرا که وقتی کارهای خارجی را می بینند از ما سرد می شوند.

هاشم پور اضافه کرد: چون توان سینمای ما آنقدر قوی نیست که بیننده هایمان را اقناع کنیم و ذوق بینندگان ما امروز به سمت فیلم های کاذب رفته است.

بازیگر فیلم سینمایی میم مثل مادر (رسول ملاقلی‌پور ۱۳۸۵) یادآور شد: این روزها درحال مذاکره با دو پروژه هستم که امیدوارم یکی به سرانجام برسد و جذب آن شویم. کارگردان یکی از این پروژه ها منوچهر هادی و کار برای نمایش خانگی با سوژه روز و طنز است.

 دیروز و امروز جمشید هاشم پور در یک قاب

جمشید هاشم‌پور، ملقب به «جمشید آریا» در سال ۱۳۲۳ در تهران، خیابان سلسبیل و از پدر و مادری اردبیلی به دنیا آمد و تحصیلات خود را تا دیپلم ریاضی ادامه‌ داد. او در جوانی در محله دوهزار زیر نظر احمد رودباری ورزش‌های رزمی چون کونگ‌فو را فرا گرفت.

وی همچنین کاراته سبک شوتوکان را از استاد کوروش کوردانی فرا گرفت. او اولین فیلم سینمایی خود را از طریق آشنایی با ساموئل خاچیکیان به وسیله یکی از دوستانش، در سال ۱۳۴۷ و با بازی در نقش کوتاهی در فیلم جهنم سفید آغاز نمود.

جمشید هاشم‌پور، در سال ۱۳۶۰ به دعوت مسعود کیمیایی برای بازی در فیلم خط قرمز دوباره به سینما بازگشت. بازی او در نقش «زینال بندری» در فیلم تاراج ساختهٔ ایرج قادری بود که وی را با سرِ تراشیده میان مردم مطرح کرد؛ تا جایی که تیپ قهرمان سرتراشیده تا سال‌ها مخاطبان بسیاری را روانه سینماها می‌کرد.

هاشم‌پور، از معدود هنرپیشگان سینمای ایران است که فعالیت تئاتری نداشت و بنا به گفته خودش در یکی از مصاحبه‌هایش، سینما را از سینما شروع کرده‌ است و تنها فعالیت تئاتری وی صحنه‌هایی از فیلم تماس_شیطانی بود که صحنه‌های تئاتر را با راهنمایی مجید مظفری اجرا کرد.

او در دهه ۱۳۶۰ و اوایل دهه ۱۳۷۰ در کنار بازی در فیلم‌های اکشن و حادثه‌ای، بازی در نقش‌های دیگر را نیز امتحان کرده‌ است. بازی در فیلم‌هایی نظیر: روز باشکوه (کیانوش عیاری، ۱۳۶۷)، مادر (علی حاتمی، ۱۳۶۸)، پردهٔ آخر (واروژ کریم‌مسیحی، ۱۳۶۹)، عشق و مرگ (محمدرضا اعلامی، ۱۳۶۹) و دلشدگان (علی حاتمی، ۱۳۷۱).

هاشم‌پور دریافت دیپلم افتخار از هفدهمین دوره جشنواره فیلم فجر (۱۳۷۷) برای بازی در فیلم هیوا (رسول ملاقلی‌پور) و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای فیلم دارکوب از سی و ششمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر ۱۳۹۶ را در کارنامه دارد.

از نقش زنی تنها تا بازی در نقش مادر شاه | داستان زندگی فخری خوروش

کد خبر 766254 منبع: ایرنا برچسب‌ها کارگردانان سینمای ایران خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران چهره‌های مشهور

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: کارگردانان سینمای ایران خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران چهره های مشهور جمشید هاشم پور فیلم سینمایی بازی در فیلم هاشم پور فیلم ها سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۵۲۱۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

هنرمندی که حاضر است برای دفاع از ایران و مردم جانش را فدا کند

موزه سینما در ادامه انتشار سلسله برنامه‌های تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز ستار اورکی (آهنگساز فیلم‌های سینمایی) بخش‌هایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی موزه سینما، ستار اورکی آهنگساز سینمای ایران گفت: من در پانزدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۸ در شهر اهواز متولد شدم و اصالتا بختیاری هستم. فعالیت در حوزه موسیقی را از تیرماه سال ۱۳۵۷ آغاز کردم و در خانواده ما هیچکس اهل موسیقی نبود اما در دوران کودکی، سازی به نام «ملودیکا» به دستم رسید و همین موضوع باعث شد به موسیقی بسیار علاقه‌مند شوم و آن را دنبال کنم.

او با بیان اینکه فکر نمی‌کرده روزی آهنگساز شود و این حرفه به شغل اصلی اش تبدیل شود، افزود: در دوران هشت سال جنگ تحمیلی، پدرم اصرار داشت که در خوزستان بمانیم. او عقیده داشت جوانانی از سراسر کشور برای دفاع به این منطقه آمده بودند و درست نبود که ما خاک خود را رها کنیم. به همین دلیل ما از اولین روز تا آخرین روز جنگ در اهواز حضور داشتیم. زمانی که جنگ آغاز شد من ۱۱ ساله بودم و در پایان جنگ ۱۹ سال داشتم. در آن زمان نمی‌توانستم نسبت به جنگ بی‌تفاوت باشم و به همین دلیل گروهی را تشکیل داده بودیم که دائما در پشت خط نبرد حاضر شده و مجروحان جنگی را یاری می‌کردیم.

آهنگساز فیلم «خائن کشی» ادامه داد: در آن مقطع مادرم به دلیل سن کم من، مخالف حضورم در میدان جنگ بود، اما من نمی‌توانستم نسبت به خاک و مردم کشورم بی‌تفاوت باشم. در اهواز فیلم «فرار به سوی پیروزی» که اثر زیبایی بود و موسیقی شاهکاری داشت به اکران درآمد. هنوز هم لحظه به لحظه موسیقی آن را در ذهن دارم. من بیش از ۴۰ دفعه برای تماشای این اثر به سینما رفتم تا بتوانم موسیقی آن را گوش کنم. آن زمان امکانات بسیار محدود بود و برای تهیه برگه نت مجبور بودم مسافت اهواز تا تهران را طی کنم.

تجربه همکاری اورکی با مسعود کیمیایی 

وی با بیان اینکه همواره ترکیب تصویر و موسیقی برای او بسیار مهم بوده است، افزود: زمانی که فیلم‌های مسعود کیمیایی را می‌دیدم، صدای تلویزیون را می‌بستم و با توجه به حال و هوای آثار او، خودم برای آن موسیقی می‌ساختم. از همان ابتدا علاقه داشتم تا در زمینه موسیقی فیلم فعالیت کنم. بعدها که به تهران مهاجرت کردم، نوع نگاه و تفکر من نسبت به موسیقی تغییر کرد چراکه مجبور بودم خود را با تصاویری که به دستم می‌رسید تنظیم کنم و هر آنچه تصویر از من می‌خواست را ارائه دهم. زمانی که به تهران آمدم دوست داشتم مسعود کیمیایی اولین کارگردانی باشد که با او همکاری کنم. از نظر من او تنها کارگردانی است که همچنان برای موسیقی فیلم اهمیت بسیار زیادی قائل است و موسیقی بخشی از دکوپاژ فیلم‌های کیمیایی را تشکیل می‌دهد. او زمانی که فیلمنامه‌ای را می‌نویسد، در آن بر نقش موسیقی در سکانس‌بندی‌ها تاکید می‌کند. شناخت کیمیایی از موسیقی بسیار استادانه است و در گفت‌وگوهایی که انجام می‌دهیم، او را در قامت یک آهنگساز بزرگ می‌بینم.

اورکی خاطرنشان کرد: یادم می‌آید من و زنده‌یاد بابک بیات همراه یکدیگر در شمال کشور بودیم که از دفتر آقای کیمیایی با او تماسی گرفته شد. بیات به من گفت که قرار است موسیقی فیلم «سربازهای جمعه» را به صورت مشترک همراه هم بسازیم. از این اتفاق بسیار خوشحال بودم اما متاسفانه به سرانجام نرسید. تا اینکه سال‌ها بعد جواد طوسی منتقد مطرح سینما با من تماس گرفت و گفت آقای کیمیایی می‌خواهند شما را ببینند. جواد طوسی مستندی به نام «قهرمان آخر» را درباره کیمیایی ساخته بود که موسیقی آن فیلم را من کار کرده بودم و زمانی که کیمیایی آن قطعات را شنید، برای فیلم خود از من دعوت کرد. این همکاری خوشبختانه تا آخرین اثر ایشان در حال حاضر یعنی «خائن کشی» ادامه پیدا کرده است و در طول این مدت بسیار از او آموخته‌ام. من معتقدم برای یک آهنگساز حرفه‌ای، مسعود کیمیایی بهترین گزینه برای همکاری خواهد بود.

سکوت در فیلم موسیقی است

اورکی در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: از نگاه من موسیقی تنها چیزی نیست که با ساز نواخته می‌شود و جنبه آوازی دارد. من معتقدم حتی سکوت‌ها در فیلم، موسیقی به شمار می‌رود. همچنین فعالیت‌های صدابردار در سر صحنه و پس از او صداگذار و همینطور دیالوگ‌های بازیگران، بخشی از موسیقی یک فیلم را تشکیل می‌دهد. اگر یک تصویر فاقد موسیقی باشد، قدرت اثر گذاری کمتری خواهد داشت.

وی همچنین ادامه داد: انسان بدون موسیقی زنده نخواهند ماند، چراکه موسیقی در حکم غذای روح انسان است. برای دفاع از خاک و مردم کشورم حاضرم جان خود را فدا کنم. امیدوارم بتوانم برای جامعه فردی خدمت‌گزار باشم زیرا هر چه دارم از مردم است.

انتهای پیام 

دیگر خبرها

  • قهرمانی ژاپن در جامی که ما عاشق آن هستیم!
  • مست عشق : روایتی متفاوت از عشق با حضور ستارگان دو کشور (+عکس)
  • آخرین خبرها از وضعیت سدهای خوزستان؛ سد دز پر شد
  • امیر جدیدی از «قهرمان» تا «منصور»
  • تذکر معنادار امام جمعه تبریز به کاندیداهای دور دوم تبریز در انتخابات مجلس
  • دولت مشارکت مردم در تولید را تسهیل کند
  • نباید با ایجاد دوقطبی‌های کاذب دشمن را به طمع بیندازیم
  • هنرمندی که حاضر است برای دفاع از ایران و مردم جانش را فدا کند
  • خود را بدهکار خاک و مردم کشورم می‌دانم/ موسیقی بخشی از دکوپاژ در فیلم‌های کیمیایی است
  • یادداشت: پیغامی برای هاشم بیگ‌زاده!